
شما هم افرادی را مشاهده کردین که تحت هر شرایطی خونسرد هستند و ظاهرا هیچ چیز بر آنها تاثیر ندارد؟ در اصطلاح به این افراد علی بی غم گفته می شود. اما راز مدیریت استرس در این افراد چیست؟ در دنیای پرشتاب امروز، که خبرهای ناگوار، فشارهای شغلی، دغدغههای مالی و روابط پیچیده هر روز […]
شما هم افرادی را مشاهده کردین که تحت هر شرایطی خونسرد هستند و ظاهرا هیچ چیز بر آنها تاثیر ندارد؟ در اصطلاح به این افراد علی بی غم گفته می شود. اما راز مدیریت استرس در این افراد چیست؟ در دنیای پرشتاب امروز، که خبرهای ناگوار، فشارهای شغلی، دغدغههای مالی و روابط پیچیده هر روز بر ما هجوم میآورند، دیدن افرادی که ظاهراً بیتفاوت، آرام و متین از کنار این طوفانها عبور میکنند، برای بسیاری شگفتانگیز است. بله، حتماً شما هم با چنین افرادی مواجه شدهاید. کسانی که در اوج بحران، همچنان تمرکز دارند، لبخندشان را حفظ میکنند و حتی به دیگران آرامش میدهند. اما پرسش اصلی اینجاست: آیا این آرامش واقعیست یا نقابی برای پنهان کردن اضطراب درونی؟ و اگر واقعیست، از کجا میآید؟
از دید روانشناسی و علم اعصاب، آرامش درونی تصادفی به دست نمیآید. مجموعهای از عوامل زیستی، روانشناختی، تربیتی و حتی سبک زندگی در شکلگیری یک ذهن آرام نقش دارند. افراد خونسرد میدانند استرس چیست و خواسته و ناخواسته بر افکار و روان خود تسلط دارند.
ماهیت استرس و تشویش ذهنی با شناخت انواع استرس فرقی می کند؟ بله، نتایج به دست آمده از جلسات مشاوره روان درمانی نشان می دهد افرادی که انواع مدل های استرس را می شناسند بهتر می توانند آنها را مدیریت کنند. یکی از راه های کاهش استرس شناخت دقیق انواع استرس در زندگی است. البته اگر بدانید استرس چیست هم تاثیر زیادی بر کم کردن این اختلال روانی دارد. (ویکی روان)
به عنوان روانشناس بالینی با سه دهه تجربه در مواجهه با بیماران و مراجعانی که استرس مزمن یا اختلالات اضطرابی داشتهاند، بارها شاهد تفاوت عمیق میان ذهن مضطرب و ذهن آرام بودهام. این تفاوت، صرفاً در ژن یا محیط خلاصه نمیشود، بلکه در نوع نگاه فرد به دنیا، نحوه پردازش رویدادها و عادتهای رفتاریاش ریشه دارد.
در این مقاله، تلاش میکنم با نگاهی علمی، اما عمیقاً انسانی، به این پرسش پاسخ دهم که چرا برخی افراد در برابر استرس مقاومترند؟ چه در مغز، چه در ذهن و چه در زندگی آنها متفاوت است؟ و مهمتر از همه: آیا ما هم میتوانیم یاد بگیریم که شبیه آنها فکر و زندگی کنیم؟
آیا واقعاً کسی هست که «هیچوقت» استرس نگیره؟
در واقعیت بالینی و علمی، «فردی که هرگز استرس نداشته باشد» وجود ندارد. استرس، بخشی طبیعی و گاه ضروری از واکنش بدن و روان ما به تهدیدات، تغییرات و فشارهای بیرونی است.
از منظر فیزیولوژیک، استرس بهواسطه فعالسازی محور هیپوتالاموس–هیپوفیز–آدرنال (HPA axis) ایجاد میشود و هدف آن آمادگی برای پاسخ به خطر است. بنابراین، تجربه استرس به خودی خود نه تنها ناسالم نیست، بلکه در برخی موقعیتها ضروری است.
اما آنچه باعث تفاوت میان افراد میشود، نحوه مواجهه با استرس و شدت، تداوم و تاثیر روانی آن است. برخی افراد توانایی شگفتانگیزی در مدیریت تنشها، بازسازی روانی پس از بحران، و حفظ تعادل هیجانی دارند. آنها نه استرس را انکار میکنند و نه در آن غرق میشوند، بلکه مهارتی آموخته شده برای تنظیم هیجانات و کاهش اثرات منفی آن دارند.
در نتیجه، وقتی میگوییم «چرا بعضیها هیچوقت استرس نمیگیرند»، منظور این نیست که تجربه استرس در آنها صفر است، بلکه منظور چگونگی پردازش و مدیریت آن است. آنها بهجای واکنش گری، پاسخ آگاهی دارند. این افراد ممکن است با همان حجم از مشکلات مواجه باشند، اما نوع ادراک آنها از موقعیت و ظرفیتشان برای مدیریت درونی شرایط، آنها را متفاوت میسازد.
در روانشناسی، به این ویژگیها، «تابآوری روانی» یا psychological resilience میگوییم. آرامش آنها نه نشانه نبود چالش، بلکه نشان دهنده توانایی در تنظیم هیجان، معنا دادن به شرایط، و هدایت ذهن در مسیر تعادل است.
افراد آرام چه ویژگی هایی دارند؟
افرادی که در برابر استرس انعطاف پذیری بالایی دارند، لزوماً قویتر یا باهوشتر از دیگران نیستند؛ آنها صرفاً مهارتهایی درونی را پرورش دادهاند که به حفظ آرامش کمک میکند. این ویژگیها، برخلاف تصور، ذاتی نیستند بلکه اکتسابی و قابل یادگیریاند.
ذهنآگاهی برای مدیریت استرس عالی است
یکی از برجستهترین این ویژگیها، ذهنآگاهی (Mindfulness) است. ذهنآگاه بودن یعنی توانایی حضور در لحظه، بدون قضاوت درباره افکار یا احساسات. این افراد بهجای غرق شدن در افکار آیندهنگر یا گذشتهنگر، در “اکنون” زندگی میکنند. در نتیجه، دچار طوفانهای فکری مزمن نمیشوند.
تابآوری دیگر ویژگی افراد خونسرد است
ویژگی دوم، تابآوری (Resilience) است. تابآوری، توان بازگشت به حالت تعادل پس از تجربه بحران است. افراد آرام، از بحرانها نمیترسند؛ آنها میدانند که عبور از چالش بخشی از زندگی است و بهجای فرار، بهدنبال راهحل میگردند.
همچنین این افراد، تحمل بالایی نسبت به ابهام و عدم قطعیت دارند. آنها نیازی به کنترل همه چیز ندارند. این انعطاف ذهنی، آنها را در مواجهه با وقایع پیش بینی ناپذیر مقاوم میسازد.
به گفتوگوی توجه ویژه دارند
ویژگی دیگر، گفتوگوی درونی سالم است. افراد آرام، منتقد درونی مخرب ندارند. آنها بهجای سرزنش، با خودشان مهربان هستند. این خودشفقتی باعث میشود اضطراب مزمن در ذهنشان لانه نکند.
این ویژگیها، از نظر علمی، عوامل محافظت کننده در برابر استرس بهشمار میروند و پرورش آنها، حتی برای افراد مضطرب نیز ممکن و مؤثر است.
افراد خونسرد چطور فکر میکنند؟ پشت صحنه ذهن آرام
تفکر افراد آرام، ساختاری متفاوت با ذهن مضطرب دارد. اگرچه از بیرون ممکن است رفتار آنها ساده و بیتفاوت به نظر برسد، اما پشت صحنه ذهنشان پر از الگوهای شناختی سازنده و پایدار است.
بررسی صادقانه رویدادها
اولین تفاوت، در نوع تفسیر آنها از رویدادهاست. افراد مضطرب معمولاً به صورت خودکار، بدترین سناریوها را در ذهن مرور میکنند، در حالی که ذهنهای آرام، گرایش به نگاه واقع بینانهتر و گاه خوشبینانه دارند. آنها در مواجهه با چالش، بلافاصله به فاجعه فکر نمیکنند، بلکه توقف کرده، ارزیابی میکنند و سپس تصمیم میگیرند.
کنترل افکار منفی برای دوری از استرس
دومین ویژگی، توقفپذیری افکار مزاحم است. آنها به افکار منفی اجازه نمیدهند بدون نظارت در ذهنشان بچرخند. ابزارهایی مانند تنفس عمیق، نامگذاری احساسات و فاصلهگذاری شناختی را برای بازگشت به تعادل بهکار میگیرند.
نکته مهم دیگر، داشتن اسکریپتهای ذهنی مثبت و تقویت کننده است. برای مثال، بهجای «من نمیتونم»، میگویند: «فعلاً سخت شده ولی راهی هست». این جملات ساده، اثرات بسیار عمیقی در آرامسازی روان دارند.
ذهن آرام، دشمن هیجان نیست؛ بلکه مدیریتگر هیجان است. این افراد آموختهاند که ذهنشان را علیه خودشان بهکار نگیرند. آنها تمرین کردهاند که افکار خود را مشاهده کنند، نه اینکه با آنها یکی شوند. درواقع، آرام بودن یک طرز تفکر است، نه یک اتفاق.
سبک زندگی و عادتهای روزانهای که استرس را دور نگه میدارد
آرامش روان، تنها از ذهن نمیآید؛ بدن، محیط و رفتارهای روزمره نیز در حفظ تعادل روان نقش کلیدی دارند. افراد آرام معمولاً از سبک زندگیای برخوردارند که سیستم عصبی آنها را در حالت «ایمنی و ثبات» نگه میدارد، نه در حالت هشدار. در ادامه عادت های سالمی را بررسی میکنیم که استرس را دور میکنند.
حواستان به خواب باشد
نخست، خواب منظم و کافی یکی از مهمترین عناصر حفظ آرامش است. کمخوابی یا خواب بیکیفیت باعث اختلال در عملکرد شناختی و افزایش تحریکپذیری هیجانی میشود. افراد آرام، زمان خواب و بیداری مشخص دارند و برای آن اولویت قائلاند.
چه غذایی میخورید؟
دوم، تغذیه متعادل و دوری از مصرف زیاد کافئین و قند در کاهش استرس تأثیرگذار است. تغییرات شدید قند خون یا مصرف بیش از حد محرکها، سیستم عصبی را در وضعیت تحریک مداوم قرار میدهد.
تحرک بدنی دارید؟
سوم، تحرک بدنی منظم، نه فقط برای سلامت جسم، بلکه برای تنظیم هورمونهای استرس مانند کورتیزول اهمیت دارد. بسیاری از افراد آرام، پیادهروی، ورزشهای هوازی یا یوگا را بخشی از برنامه روزانه خود قرار دادهاند.
به دایره افراد و دوستان تان دقت کنید
چهارم، مرزگذاری در روابط. این افراد میدانند چه زمانی “نه” بگویند، درگیر مشکلات دیگران نشوند، و فضاهای منفی را ترک کنند. روابطشان سالم، محترمانه و متعادل است.
ذهنتان را بی جهت شلوغ نکنید
پنجم، زمانبندی مناسب و دوری از چند وظیفگی مزمن. آنها برای استراحت، خلوت، بودن با خود و قطع ارتباط از تکنولوژی نیز برنامه دارند.
بهعبارت دیگر، ذهن آرام، در بستر زندگی متعادل رشد میکند. بدون ساختار بیرونی سالم، آرامش ذهنی، فقط یک آرزو باقی میماند.
آیا این افراد با استرس به دنیا آمدهاند؟ نقش ژنتیک، تربیت و محیط
یکی از پرسشهای اساسی در روانشناسی این است که آرامش روان محصول وراثت است یا پرورش؟
پاسخ به این سؤال، نیازمند درک تعامل پیچیده میان ژنها، تجربههای زندگی و الگوهای تربیتی است. از منظر علمی، نمیتوان انکار کرد که ژنتیک نقش قابل توجهی در میزان حساسیت سیستم عصبی به محرکهای استرسزا دارد.
اما این فقط بخشی از ماجراست. تربیت دوران کودکی، سبک دلبستگی و نحوه مواجهه والدین با احساسات فرزند، در شکلگیری ظرفیت تحمل هیجانی فرد نقش حیاتی دارد. کودکی که در فضای امن، قابل پیشبینی و با پذیرش هیجانها بزرگ شده است، به احتمال زیاد در بزرگسالی فردی با تنظیم هیجانی قویتر خواهد بود.
در مجموع، میتوان گفت آرامش روان ترکیبی از عوامل زیستی و اکتسابی است. اما نکته کلیدی آن است که حتی اگر فرد با سیستم عصبی حساستری به دنیا آمده باشد، با آموزش و تمرینهای مستمر روانشناختی میتواند ذهن خود را به سمت تعادل و آرامش هدایت کند. بنابراین، حتی اگر ژنها نقش داشته باشند، سرنوشت نهایی در دست ماست.
مهارتهایی که میتوان آموخت: از ذهن مضطرب به ذهن آرام
برخلاف تصور عمومی، آرامش روان هدیهای نیست که فقط به افراد خاصی داده شده باشد. بلکه یک مهارت است؛ مهارتی که میتوان آن را آموخت، تمرین کرد و در زندگی بهکار بست. ذهن مضطرب نیز با آموزش منظم، تبدیل به ذهنی آرامتر و هوشیارتر میشود.
- نخستین گام، افزایش خودآگاهی هیجانی است.
- دومین مهارت، تمرین پذیرش است.
- سوم، استفاده از تکنیکهای تنظیم بدن مانند تنفس جعبهای است که همیشه می توانید انجام دهید.
- چهارم، بازسازی گفتوگوی درونی.
- در نهایت، تمرین مداوم و آگاهانه، کلید تبدیل یک ذهن مضطرب به ذهنی آرام است.
این فرایند نیازمند صبر، مهربانی با خود و تداوم است.
اشتباهات رایجی که ما را از آرامش دور میکند
مقایسهگری، تلاش افراطی برای کنترل، انکار یا سرکوب احساسات و چندوظیفگی مداوم، همگی ما را از آرامش روانی دور میکنند. شناخت این الگوها و ترک آنها، گام حیاتی در مسیر ذهن آرام است.
آرامش یک انتخاب آگاهانه است، نه ویژگی ذاتی
هیچ کس با ذهنی آرام به دنیا نمیآید. اما هر کسی میتواند با تمرین، آگاهی و مراقبت، آرامش را در زندگیاش بسازد. آرامش مهارتی قابل یادگیری است، نه موهبتی انحصاری. وقتی به ذهنی سالم و آرام دست پیدا کنید طعم واقعی زندگی کردن را میچشید.
نظرات