شاید خیلی از افراد با تجسم یک عاشق پیگیر که دیوانهوار دوستشان دارد، ته دلشان قند آب شود و آرزوی چنین شریکی را داشته باشند. اما اگر آن عاشق پیگیر یک روانی با وسواس فکری باشد چه؟ کتاب you اثر کرولاین کپنس و ترجمه فریبا محمدی، رمانی عاشقانه و در عین حال جنایی است. این […]
شاید خیلی از افراد با تجسم یک عاشق پیگیر که دیوانهوار دوستشان دارد، ته دلشان قند آب شود و آرزوی چنین شریکی را داشته باشند. اما اگر آن عاشق پیگیر یک روانی با وسواس فکری باشد چه؟
کتاب you اثر کرولاین کپنس و ترجمه فریبا محمدی، رمانی عاشقانه و در عین حال جنایی است.
این کتاب درباره زندگی عاشقانه دختری جوان به نام بک است که آرزوی نویسنده شدن را در سر میپروراند.
این کتاب یک رمان ترسناک و هولناک برای عصر رسانههای اجتماعی است.
کشفی ترسناک از این که همه ما در برابر اغواگرها چقدر آسیبپذیرهستیم؛ اثر اول نویسنده کرولاین کپنس رمان پرمحتوایی را برای عصر ما ارائه میدهد.
کتاب you یک رمان خواندنی است که پایان غیرمنتظرهای دارد.
داستان کتاب you
داستان کتاب you از جایی شروع میشود که یک نویسنده زیبا و علاقهمند به مغازه کتابفروشی وست ویلج میرود. جایی که جو گلدبرگ در آن کار میکند. جو کاری را انجام میدهد که هر فرد دیگری توانایی انجام آن را دارد. جو نام دختر را از روی کارت اعتباری او حفظ میکند و در گوگل سرچ میکند. در شهر نیویورک تنها یک گوئنویر بک وجود دارد. او یک حساب کلربری در فیسبوک دارد که مدام توئیت میکند.
درواقع این کار بک موجب میشود جو به هر چیزی که نیاز دارد بداند برسد. بک به دانشگاه Brown رفته است، در خیابان بنک زندگی میکند و امشب در یک کافه در بروکلین خواهد بود؛ جایی دنج و مناسب برای یک ملاقات شانسی.
به همان شکلی که جو بصورت نامرئی و وسواسگونه کنترل زندگی بک را در دست میگیرد؛ یک سری وقایع را کنترل میکند تا مطمئن شود که بک خودش را در بازوان منتظر او بیندازد. جو از تعقیبگر به نامزد او تبدیل میشود. جو خود را به مردی ایدهآل برای بک تبدیل میکند؛ در حالی که آرام موانعی که سر راهشان قرار دارد را از بین میبرد، حتی اگر به معنای قتل باشد.
اقتباس از کتاب you
در سال 2018 سریالی با اقتباس از این رمان جذاب و خواندنی ساخته شد و از سوی شبکهی اینترنتی نتفلیکس نیز انتشار یافت. این سریال نیز مانند رمان تو با استقبال گستردهای روبرو شد و نقدهای مثبتی را دریافت کرد.
سفر به یک زندگی متفاوت با کتابخانه نیمه شب
اگر فرصتی برای جبران گذشتهتان داشتید چه انتخابهای را تغییر میدهید؟
واقعیت این است که ما هرگز نمیتوانیم تمام کسانی باشیم که دلمان میخواهد؛ نمیتوانیم تمام زندگیهایی را تجربه کنیم که دوست داریم و هیچگاه نمیتوانیم تمام مهارتهای مورد علاقهمان را فرابگیریم.
اما میتوانیم این تجربه لذتبخش را از طریق خواندن رمان به دست آوریم.
جایی میان مرگ و زندگی، کتابخانهای بیانتها وجود دارد که داستان واقعی هر فردی در آن نوشته شده است.
این رمان جذاب و تکاندهنده پرفروشترین کتاب در سال 2020 شد. به علاوه برنده جایزه گودریدز از نگاه مخاطبان شده است و از تأثیر انتخابهای کوچک و بزرگ در زندگیمان سخن میگوید.
تصور کنید در این کتابخانه حق انتخاب یک زندگی را داشتید، چه میکردید و چه چیزهایی در زندگی کنونیتان را تغییر میدادید؟ با تغییر دادن آنها آیا شما همچنان همین فرد بودید؟
شخصیت اصلی داستان کتابخانه نیمه شب دختری به نام نورا سید است. این دختر با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند و زندگی او پر از حسرت و پشیمانی شده است. در حقیقت این مشکلات نورا را به فردی غمگین و افسرده تبدیل کرده است.
یک روز نورا بهطور ناگهانی از کار بی کار میشود. زمانی که نورا از رئیس خود دلیل اخراجش را میپرسد او جواب میدهد: اوضاع بده و دیگه نمیتونم بهت حقوق بدم و بذارم مشتریها رو با قیافه افسردهات فراری بدی.
در همان روز نیز گربه عزیز نورا بعنی ولر میمیرد؛ انگار زندگی بدتر از این نمیتوانست بشود.
نورا برای مدتی طولانی به صورت آرام گربه خود که دیگر نفس نمیکشید زل میزند و با تمام وجود تنها یک چیز احساس میکند؛ حسادت. حسادت به رهایی و آرامشی که در صورت گربه خود ولتر وجود دارد.
در آن شب نورا اوردوز میکند ولی به جای اینکه بمیرد؛ ناگهان سر از یک کتابخانه درمیآورد. در آن کتابخانه نورا با یک کتابدار بسیار دانا آشنا میشود. کتابدار به نورا میگوید که یک انسان در طول زندگی میتواند میلیونها تصمیم بگیرد و تمام تصمیمها، هرچند جزئی قدرت این را دارند که مسیر زندگی آن فر را به طور کلی دگرگون کنند.
در ادامه داستان کتابدار به نورا در خصوص ماهیت کتابها میگوید و نورا متوجه میشود تمام کتابها درواقع درهایی به زندگیهای دیگر خود او هستند. درواقع زندگیهایی که نورا میتوانست با تصمیمات درست خود بسازد اما آنها را از دست داده است.
نورا زندگیهای مختلفی را امتحان میکند؛ اما در آخر متوجه میشود بهترین کتابی که او میتواند انتخاب کند کتاب زندگی خودش است.
درباره نویسنده
مت هیگ روزنامهنگار و نویسنده بریتانایی در جولای سال 1975 در شهر شفلید متولد شد.
این نویسنده در سن 24 سالگی به افسردگی شدید مبتلا شد که سالیان سال تحت نظر پزشک قرار داشت و در نهایت توانست به بیمار خود غلبه کند و آن را شکست دهد.
مت از شیوه مقابلهاش در برابر این بیماری در کتاب کتابخانه نیمه شب سخن میگوید. او که نویسنده آثار برجستهای همچون چگونه زمان را متوقف کنیم؟ و انسانها است یکی از موفقترین و پرفروشترین نویسندگان نیویورک تایمز و آمازون به شمار میرود.
در آخر
گفتنی است با آن که نقدهای نوشته شده در سایت گودریدز عمدتاً از رتبه بالایی برخوردار نیستند، کتاب از استقبال خوبی در فروش برخوردار است. همچنین کتاب غیرداستانی دلایل زنده ماندن، به مدت 46 هفته در فهرست 10 کتاب برتر انگلیس قرار داشت. این نویسنده رمان پرفروش دیگری به نام پدر کریسمس و من، دارد که فیلمی از آن در حال ساخت است.
سایت ملوبوک فعالیت خود را از آبان ماه سال 1400 آغاز کرده است. این سایت به جدیدترین اخبار موسیقی و معرفی کتاب در زمینههای مختلف از جمله: ادبی، روانشناسی، تاریخ، اطلاعات عمومی و …میپردازد. همچنین در وجه دیگر فعالیت خود به معرفی سبکهای مختلف موسیقی و خوانندههای سرشناس دنیای آن میپردازد.
نظرات