مرتضی نجفی قدسی،فعال فرهنگی و قرآنی در یادداشتی به ماجرای عجیب سوزندان درختان قبرستان نو پرداخته است. مرتضی نجفی قدسی،فعال فرهنگی و قرآنی در یادداشتی آورده است:ساعت ۸ صبح جمعه هشتم مردادماه ۱۴۰۰ برای زیارت اهل قبور به قبرستان نو در قم رفتم که ناگهان با کمال تعجب دیدم خادم قبرستان پای هر درختی شعلهای […]
مرتضی نجفی قدسی،فعال فرهنگی و قرآنی در یادداشتی به ماجرای عجیب سوزندان درختان قبرستان نو پرداخته است.
مرتضی نجفی قدسی،فعال فرهنگی و قرآنی در یادداشتی آورده است:ساعت ۸ صبح جمعه هشتم مردادماه ۱۴۰۰ برای زیارت اهل قبور به قبرستان نو در قم رفتم که ناگهان با کمال تعجب دیدم خادم قبرستان پای هر درختی شعلهای آتش بر پا کرده و مشغول سوزاندن پایه درختان است و یکی از درختان هم پایه اش کامل سوخته و سرنگون شده بود، بلافاصله با بطریهای آب مشغول خاموش کردن آتش شدم که با اعتراض خادم قبرستان روبرو شدم و گفت من برگهای درختان را در پای درختان جمع میکنم و آتش میزنم!
به او گفتم با این کار که درختان هم آتش میگیرند که در جواب گفت: شما چکاره ای؟! خیلی ناراحتی برو شکایت کن!
من از پررویی خادم متخلف قبرستان خیلی ناراحت شدم و احساس کردم برای قبرستان نو و محو درختان آن نقشهای ریخته اند و بتدریج میخواهند صدها درخت بید این قبرستان که به مثابه یک پارک فضای سبز است را از بین ببرند.
موضع اداره اوقاف روشن شود
با توجه به این که این قبرستان زیر نظر اداره اوقاف قم اداره میشود، بلافاصله با جناب حجت الاسلام اسکندری مدیر کل اوقاف استان قم تماس گرفتم که موضوع را اطلاع دهم و حقیقت قضیه را جویا شوم که در آن لحظه ایشان پاسخگو نبود، ولی پس از ساعتی تماس گرفتند و بنده آنچه در قبرستان دیده بوده ام را برای ایشان تعریف کردم که خوشبختانه اصلاً در جریان سوزاندن درختان نبودند و قول پیگیری دادند، البته به مشکلات اداره قبرستان هم اشاره کردند و گفتند سال هاست که دفن اموات در این قبرستان ممنوع شده است و شهرداری با دفن اموات مخالف است و بنده هم عرض کردم خوب اگر منظورتان این است که این قبرستان برای اوقاف درآمدی ندارد، اداره آن را به شهرداری بسپارید تا مانند سایر پارکها و فضاهای عمومی و قبرستانهای رسمی را اداره میکند، اینجا را هم اداره کنند و به فضای سبز آن رسیدگی کنند.
شهر قم نیازمند فضای سبز است، حالا این درختان بید قبرستان نو که نیاز به آبیاری هم ندارند و هر وقت باران بیاید آب میخورند و در این فصل تابستان بسیار تشنه هستند، حالا آب نمیدهید، آنها را میسوزانید؟!
فضای سبز چند ده هکتاری این قبرستان متعلق به همه مردم قم است و هر درخت آن بسیار ذی قیمت است و با توجه به کمبود فضای سبز در قم، قطع درختان این شهر و سوزاندن و خشک کردن آنها به نوعی جنایت محسوب میشود و فراتر از تخلف قانونی است.
به خادم قبرستان گفتم درخت یک موجود زنده است و طبق آیات قرآن تسبیح پروردگار میگویند، شما چطور دلت میآید این موجود زنده را بسوزانی و از بین ببری؟! که متأسفانه گوشش به این حرفها بدهکار نبود و مرا تهدید به زدن هم میکرد!
به هر حال این موضوع بسیار حائز اهمیت است و تا مابقی درختان این قبرستان از بین نرفته نهادهایی مسئول در شهر قم چارهای بیندیشند.
سخنی با مردم قم
نکتهای را هم به مردم عزیز قم و زیارت کنندگان قبرستان میگویم که شما برای ثواب در هنگام قرائت فاتحه، بطری آب را روی قبر میریزید و حال آن که آنها نیازی به این مسئله ندارند، شما همین بطری آب را نیت کن از طرف همان میتی که میخواهی ثواب ببری به پای درختان تشنه قبرستان بریزید و قطعاً مأجور خواهید بود. انشاء الله.
سخنی با شهردار قم
سخن هم با شهردار محترم قم جناب آقای مهندس سقائیان دارم و آن این که شما در دوره مسئولیت خود در شهرداری اصفهان تمام قبرستانهای اصفهان را تبدیل به پارکهای سرسبز و خرم کردید و واقعاً هر وقت انسان به تخت فولاد اصفهان و یا دیگر قبرستانهای این شهر میرود از سرسبزی و زیبایی لذت میبرد و میخواهد ساعتها در آن جا بماند! شما همین کار را برای قبرستانهای قم که دیگر دفنی در آنها صورت نمیگیرد انجام دهید و نگذارید این قبرستانها که عموماً تاریخی و محل دفن بسیاری از مشاهیر و بزرگان عالم تشیع است، مخروبه و مزبله دانی شود و همین درختان محدود آن هم از بین برود.
در همین قبرستان نو قم مشاهیر بزرگی از رجال علمی و ادبی مدفون هستند همان کاری که در اصفهان برای شناساندن این رجال علمی انجام دادید برای قم هم انجام دهید تا مردم قم و نسل جوان با رغبت پا در این قبرستانها بگذارند و برای آنها محیطی جذاب و سازنده باشد، تجربه این کار را شما قبلاً به خوبی در اصفهان داشته اید و به نظرم هنوز دیر نشده است و اقدامی ضروری و جدی برای این مسئله باید کرد که امیدوارم اعضای جدید شورای شهر نیز نسبت به این مهم توجه لازم را داشته باشند.
جرم و مجازات قطع درخت
در قوانین شرعی و قانونی برای قطع درختان و یا از بین بردن آنها دستورات و مجازاتهایی تعیین شده است که چندین ماده قانون مجازات اسلامی به این موضوع مربوط است که به عنوان نمونه در ماده ۶۸۶ قانون مجازات اسلامی میخوانیم: «هر کس درختان موضوع ماده یک قانون گسترش فضای سبز راعالماً عاملاً و بر خلاف قانون مذکور قطع و یا موجبات از بین رفتن آنها را فراهم آورد علاوه بر جبران خسارت وارده حسب مورد به حبس تعزیری از شش ماه تا سه سال و یا جزای نقدی از سه میلیون تا هجده میلیون ریال محکوم خواهند شد.
مرحوم علامه طباطبایی و شنیدن صدای تسبیح درختان!
در اسلام درختکاری و حفظ و نگهداری آنها سفارش زیادی شده است و حتی اولیاء خدا صدای تسبیح درختان را میشنوند! یکی از اساتید حوزه برایم نقل کرد که در ابتدای طلبگی به درب خانه علامه طباطبایی (ره) رفتم و عرض کردم بنده به تازگی طلبه شده ام و دوست دارم معنویتی کسب کنم، لطفاً شما ذکری به من یاد بدهید تا اهل معنویت بشوم مرحوم علامه طباطبایی در جواب این طلبه، «ذکر یونسیه» را سفارش میکنند که البته این ذکر مورد سفارش اساتید اهل عرفان و معرفت است که سالک و جوینده معرفت متعهد شود روزانه حداقل یک صد مرتبه بگوید:
انبیاء:۸۷
«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (سورة انبیاء، آیه ۸۷) و این قضیه مربوط به دعای حضرت یونس (ذالنون) است وقتی در کام نهنگ فرو رفت در آن ظلمتهای متراکم شکم نهنگ خدا را چنین صدا زد و خدا هم او را از شکم نهنگ نجات داد.
در فضیلت این دعای قرآنی در احادیث سفارش بسیاری شده است به طوری که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: آیا به شما خبر دهم از دعایی که هر گاه غم و گرفتاری پیش آمد آن دعا را بخوانید گشایش حاصل میشود؟
اصحاب گفتند: آریای رسول خدا و آنگاه حضرت فرمودند: دعای یونس که طعمه ماهی شد و گفت: لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین، همچنین حضرت امام صادق (ع) فرمودند: عجب دارم از کسی که غمزده است چطور این دعا را نمیخواند «لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»، چرا که خداوند به دنبال آن میفرماید: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنجِی الْمُؤْمِنِینَ»
غرض این که ذکر یونسیه در رفع هموم و غموم بسیار مؤثر است و حتی بعضی از اهل عرفان طبق فرمایش مرحوم آیت الله سید عبدالکریم کشمیری روزانه چهار هزار بار این ذکر مهم را قرائت میکنند.
امّا در عین حال، این استاد حوزه میگفت به حضرت علامه در آن روز که تقاضای ذکر کردم، عرض کردم حضرت آقا! من این ذکر را بلد هستم لطفاً یک ذکر دیگر بگویید! که بلافاصله حضرت علامه طباطبایی در جواب او میفرمایند: عزیزم، شما باید به این ذکر عمل کنی و هر گاه آثارش پدیدار شد بیا تا من ذکر بعدی را به تو یاد بدهم! این استاد میگوید من عرض کردم آثارش چه هست تا من بفهمم و آن گاه علامه طباطبایی با توجه به این که منزلشان در نزدیکی خیابان صفائیه است به این خیابان اشاره میکنند و میگویند: شما هر گاه در همین خیابان صفائیه صدای تسبیح درختان را شنیدی بیا تا من ذکر بعدی را به تو یاد بدهم!
در احوالات مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط نیز آمده است که او میگفت من صدای تکلم درختان را میشنوم و آنها از خواص خود برایم سخن میگویند!
والسلام علیکم
منبع:ایسنا
نظرات