به‌نام نان و قلمی که از فضای جامعه صیانت می‌کند!

مرداد 17, 1400
162 بازدید

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – طنز روز فرزین پورمحبی می‌گویند: «قلم اسلحه است»؛ در وهله اول این جمله کمی عجیب به نظر می‌رسد؛ چون قلم بیشتر شبیه هویج است تا تفنگ! خب مگر تفنگ با آن ظاهر نخراشیده‌اش به ناموس‌مان شبیه است که به آن «ناموس» می‌گوییم؟! از طرف دیگر مگر «ماه» با آن همه پستی و […]

به‌نام نان و قلمی که از فضای جامعه صیانت می‌کند! 

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – طنز روز

فرزین پورمحبی
می‌گویند: «قلم اسلحه است»؛ در وهله اول این جمله کمی عجیب به نظر می‌رسد؛ چون قلم بیشتر شبیه هویج است تا تفنگ! خب مگر تفنگ با آن ظاهر نخراشیده‌اش به ناموس‌مان شبیه است که به آن «ناموس» می‌گوییم؟! از طرف دیگر مگر «ماه» با آن همه پستی و بلندی‌های قناسش، شباهتی به ناموس‌مان دارد که به آن «قرص ماه» می‌گوییم؟ در ادامه داستان هم باید گفت مگر خاصیت درمانی «ماه» قد یک «قرص استامینوفن» هست که لایق لقب «قرص» باشد؟! پس بر همین اساس هر وقت توانستید ارتباطی بین آهو، پروانه، غزال و یا هر حیوان دیگری با معشوقه‌تان برقرار کنید اطلاع دهید و ملتی را از نگرانی رها کنید!
اما در مورد «قلم و اسلحه» اتفاقا این ماجرا تا دل‌تان بخواهد موضوعیت و ارتباط دارد آن‌هم به طور یک‌جا و به همه چیزهایی که در بالا آمده است، سرراست! چطوری؟ این‌طوری:
– خبرنگار تک‌تیراندازی بدون درد و خونریزی
شما بهتر از من می‌دانید اسلحه در درست هر کس که باشد او می‌شود تعیین‌کننده؛ یعنی حرف اول و آخر را شخص مسلح می‌زند! خب خبرنگار هم با قلم حرفش را به کرسی می‌نشاند البته نه با تیراندازی بلکه با منطقی از سر دلسوزی و البته بدون درد و خونریزی!
بله مخاطب یک خبرنگار معمولا دست‌هایش را به نشانه قبولی و نه به نشانه تسلیم بالا می‌برد و حرف حقی را که پذیرفتنی است می‌پذیرد! خب حالا فهمیدید چرا به قلم می‌گویند اسلحه و به اسلحه هم می‌گویند: ناموس؟ اصولا شما مرد درست و درمانی را می‌شناسید که در برابر ناموسش سر تسلیم فرود نیاورد؟ اگر دیده‌اید آیا شکستن قلم پایش را ندیده‌اید؟ به امید نشکستن هیچ قلمی!
– ریختن پته روی آب؛ ریختن خون روی زمین
شما اگر با اسلحه به طرف خلاف‌کاران نشانه نروید، تره هم برایت خرد نمی‌کنند؛ البته در مثل جای مناقشه نیست و بلانسبت برخی از مسئولین گل‌مان که همیشه نمره‌شان بوده بیست، بر همین اساس اگر نوک قلم‌تان را به سمت‌ بعضی از مسئولین نبرید هیچ کاری به جز خرد کردن تره برایت نمی‌کنند! روانشناسان طی تحقیقاتی اعلام کردند ترسی که مسئولین از ریختن پته‌شان روی آب دارند کمتر از بیمی که از ریختن خون‌شان بر روی زمین دارند نیست!
– خبرنگار بهتر از فیزیوتراپ
قلم فقط افکار را راست و ریست نمی‌کند آناتومی بدن را هم صاف و صوف می‌کند حتی می‌توان گفت خواص فیزیوتراپی آن از انواع قرص هم بیشتر است چون تاکنون باعث شده بسیاری از بیماری‌های مزمن همچون «طرز نشستن برخی از مسئولین جلو ملت» را مداوا کند یعنی قلم کاری کرده که طرز نشستن‌شان، قرص و محکم (درست مانند زمانی که جلو روسای‌شان می‌نشینند) شود!
در عین حال مگر نه آن‌که خدای بزرگ فرموده‌اند: نون والقلم! آیا واحد نان قرص نیست؟ به‌طور کلی این‌همه نشانه و نخ تسبیح بر شباهت قرص و قلم بس نیست؟
– شفاف‌سازی با قلمی همچون ماه
اما شباهت قلم با ماه چیست؟ قلم می‌تواند فضای جامعه را روشن و شفاف و در نتیجه به اصطلاح امروزی‌ها فضای مجازی و مزاجی را صیانت کند یعنی درست مثل ماه شب چهارده که ظلمات را روشن و ما را از شر بر سر گردنه نشستگان رها می‌کند!
البته خود بنده هم دقیقا نمی‌دانم چرا این‌همه زور زدم تا ارتباطات بالا برقرار شود اما می‌شود آرزو داشت که ارتباط خبرنگاران با مسئولین بهتر از این چیزی که هست برقرار شود چون همان‌طور که گفته شد یکی از لوازم جانبی و به‌عبارتی بهتر، تجهیزات ضروری همانا شفاف‌سازی خبرنگاران است! البته اگر کسی با شفاف‌سازی مشکل خاصی نداشته باشد!
– خبرنگارانی که خودشان شدند خبر!
پس درود بر این شفاف‌سازان ناقلا اما بدون تزریق واکسن پیشگیری از بلا؛ درود بر این در امان نگاه دارندگان ما از افراد وامانده و صیانت‌کنندگان فضای جامعه از خطرات فرهنگی ته‌مانده … کسانی که بیشتر از یک بدلکار در دل خطرند و کلی درد دل دارند. کسانی که با قلم نان می‌خورند و خدا به سر آن‌ها قسم می‌خورد و با یادی از خبرنگاران اخیری که در حادثه اتوبوس رفتند تا خودشان شوند خبر روز!